نارضایتی شغلی یکی از موضوعات بسیار مهم در فضای کسبوکار و مشاغل مختلف است که تاثیر بسیار زیادی در زندگی فردی و عملکرد شرکتها و سازمانها دارد. جالب است بدانید که نارضایتی شغلی در همه مشاغل و تقریبا در همه افراد وجود دارد و میزان آن به جایگاه شغلی، ویژگیهای فردی، شرایط کار و حتی موضوعات خانوادگی و اجتماعی نیز بستگی دارد. به شکل خودمانی میتوانیم این جمله را تصدیق کنیم که “هیچکس به طور کامل از شغل خود راضی نیست.” اما پیدا کردن عوامل ایجاد نارضایتی شغلی و راههای مقابله با این مشکل از جمله موضوعاتی است که نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد فردی و سازمانی کلیه مشاغل دارد.
درصد قابل توجهی از زمان و انرژی ما برای انجام فعالیتهای شغلی صرف میشود و هرکس در هر جایگاه شغلی، دارای انتظاراتی است که برآورده نشدن این انتظارات به ایجاد نارضایتی شغلی منجر میشود. به زبان ساده، نارضایتی شغلی به مجموعهای از عوامل درونی و بیرونی گفته میشود که حس ناخوشایندی از عدم رضایت و دلزدگی از شرایط شغلی را در ما به وجود میآورند. یکی از مهمترین عوامل ایجاد نارضایتی شغلی مربوط به انتخاب مسیر شغلی نادرست و عدم تطابق میان علایق و استعدادها و شرایط شغلی ماست.
از دیگر عوامل موثر در ایجاد نارضایتی شغلی میتوان به حقوق و مزایای کم، کار با مدیران غیرمسئول و ناکارآمد، نبود زمینه رشد و پیشرفت، حضور در جایگاههای شغلی بیارزش و سطح پایین و عدم وجود تعادل میان ساعات کاری و زندگی روزمره اشاره کرد. میزان نارضایتی شغلی در مشاغل و افراد مختلف یکسان نیست اما متاسفانه افراد زیادی وجود دارند که علیرغم تحمل فشار شغلی بسیار زیاد و تنها برای تامین مخارج زندگی و عدم وجود شرایط شغلی بهتر یا حتی به دلیل ترس از تغییر شغل با بدترین شرایط نیز کنار میآیند و به قول معروف میسوزند و میسازند. اما این سازش ناخوشایند به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر روی زندگی فردی و اجتماعی آنها تاثیر میگذارد و کیفیت زندگی آنها را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد.
خوشبختانه هرکس با بررسی حالات درونی خود میتواند میزان تمایل یا نارضایتی شغلی خود را به راحتی ارزیابی کند اما به طور کلی با استفاده از 5 علامت اصلی میتوانیم به وجود نارضایتی شغلی پی ببریم. بررسی این 5 علامت، علاوه بر کاربرد شخصی برای ارزیابی سطح نارضایتی کارمندان و ایجاد تغییرات لازم از سوی کارفرمایان نیز کاربرد دارند.
کاملا واضح است که نارضایتی شغلی به شکل مستقیم بر روی عملکرد و روحیه کاری ما تاثیر میگذارد. هنگامیکه ما به هر نحوی از شرایط شغلی خود ناراضی باشیم، انگیزه خود را برای افزایش بهرهوری و ارائه خدمات باکیفیت از دست میدهیم که این موضوع به شکل معناداری بر روی درآمد و بازدهی شرکتها و سازمانها اثر میگذارد. تحقیقات انجام شده بر روی 100 شرکت مختلف نشان میدهد که میزان درآمدزایی و سودآوری 25 شرکت اول از نظر سطح رضایت شغلی کارمندان، در مقایسه با 25 شرکت آخر تا 3 برابر بیشتر است.
کارمندان به عنوان نیروی فعال و بازوی اجرایی دستگاههای مختلف به حساب میآیند و افزایش یا کاهش نارضایتی شغلی تا حد زیادی به آگاهی، طرز فکر و اراده آنها بستگی دارد. کارمندان برای کاهش سطح نارضایتی شغلی خود میتوانند از راهکارهای زیر استفاده کنند.
1- یافتن عامل اصلی ایجاد نارضایتی شغلی و تلاش برای رفع مشکلات و کمبودهای درونی.
2- بیان صادقانه نیازها و مشکلات و عدم تخلیه حس نارضایتی با استفاده از روشهایی مانند کمکاری و سستی.
3- تلاش برای کسب مشاوره و دریافت راهکارهای لازم برای بهبود شرایط فعلی و ایجاد زمینه لازم برای تغییر جایگاه شغلی.
4- استفاده از روشهای تخصصی استعدادیابی شغلی برای ارزیابی شرایط و انجام اقدامات لازم برای اصلاح شرایط فعلی یا تغییر مسیر شغلی.
مدیران نیز به عنوان یکی از مهمترین ارکان سازمانها، نقش بسزایی در کاهش و رفع نارضایتی کارمندان خود دارند. از جمله فعالیتهای موثر مدیران در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
1- تقدیر از کارمندان شایسته در مناسبتهای مختلف و ایجاد یک سیستم هدفمند برای پرداخت پاداشهای انگیزهبخش مانند پول، مرخصی تشویقی، هزینه سفر و استفاده از یک برنامه پاداشدهی متناسب با مسیر شغلی هریک از کارکنان.
2- بکارگیری سیستم آموزشی یکپارچه و استفاده از منتورهای حرفهای برای آموزش نیروی انسانی و دریافت بازخوردهای تخصصی برای تعیین یا تغییر جایگاه شغلی کارمندان.
3- برقراری ارتباط مثبت با کارمندان ناراضی و انجام اقدامات اساسی و اثرگذار در جهت رفع مشکلات شغلی آنها.
هر شغل به نوبه خود به مهارت و دانش تخصصی نیاز دارد و این موضوع، تنها به یک شغل خاص محدود نمیشود. اما گاهی جایگاه شغلی ما با سطح تواناییها و مهارتهای ما همخوانی ندارد و چون ما قادر به انجام وظایف و مسئولیتهای خود نیستیم و مورد مواخذه و بازخواست مدیران خود قرار میگیریم، با نوعی احساس ضعف و سرخوردگی مواجه میشویم که این موضوع به تدریج باعث ایجاد احساس نارضایتی شغلی در وجود ما میشود و یک موضوع کاملا طبیعی است. برای حل این مشکل، ما باید سطح تواناییها و مهارتهای فعلی و نیازهای جایگاه شغلی خود را بسنجیم و با انجام مشاوره و شرکت در دروههای مرتبط، نقاط ضعف و کمبودهای موجود را پوشش بدهیم. استفاده از این روش علاوه بر افزایش موفقیت در جایگاه فعلی و کاهش نارضایتی شغلی، زمینه صعود به موقعیتهای شغلی بهتر را نیز برای ما فراهم میکند.
تغییر شغل یکی از سختترین تصمیمهای دوران شغلی همه افراد است و نداشتن رضایت شغلی میتواند یکی از دلایل مهم آن باشد. اما باید بگوییم که تغییر شغل به عنوان گام آخر یا تیر خلاص برای رهایی از معضل نارضایتی شغلی است و باید در آخرین مرحله و در صورت بینتیجه ماندن سایر گزینهها، مورد بررسی قرار بگیرد. البته نمیتوانیم انکار کنیم که تغییر شغل برای برخی از افراد به معنی بهترین تصمیم ممکن است اما کشف منابع و دلایل ایجاد نارضایتی شغلی از جمله موارد بسیار مهمی است که میتواند نوع نگرش و برخورد ما را در مواجهه با این مشکل تغییر دهد و حتی در انتخاب شغل جدید نیز به ما کمک کند.
شرکت در فرایند استعدادیابی شغلی یکی از بهترین راهکارهای موجود برای شناسایی علایق کاری، تحلیل شرایط فعلی و طراحی مسیر شغلی جدید است. چه بسا که بعد از انجام این فرآیند متوجه شویم که شغل فعلی ما با استعدادها و علایق ما سازگار است و تنها با اصلاح و تقویت برخی از رفتارها میتوانیم به موفقیتهای چشمگیر دست پیدا کنیم.
به عنوان یک نکته کلی باید به یاد داشته باشیم که نارضایتی شغلی به مرور تشدید میشود اما بیان درست این موضوع و مشورت با افراد متخصص میتواند کلید حل این مشکل باشد. نارضایتی شغلی یک احساس درونی است و ممکن است مدیران، همکاران و حتی خانواده ما نیز از این احساس بیاطلاع باشند. برای این کار بهتر است ابتدا موارد شکایت یا نارضایتی خودمان را با رئیس یا کارفرمای خود مطرح کنیم و از آنها کمک بگیریم. این افراد در مقام تصمیمگیرنده میتوانند مسائل و تنشهای موجود در وضعیت شغلی ما را به راحتی برطرف کنند.
همچنین مشورت با همکاران دلسوز و خیرخواه میتواند یکی از راهکارهای مناسب برای شناخت و کاهش عوامل موثر در نارضایتی شغلی ما باشد زیرا این افراد دارای بیشترین تعامل کاری با ما هستند و از روحیات و شرایط شغلی ما اطلاع دارند. البته باید توجه داشته باشیم که جنبه رقابتی محیط کار ممکن است در نوع مشاوره همکاران ما تاثیرگذار باشد. خانواده نیز به عنوان پشتیبان و همراه همیشگی انسانها، نقش بسیار مهمی در حل مشکلات شغلی ما دارد و به عنوان یک پشتوانه روحی و انگیزشی قدرتمند، میتواند ما را به سمت بهترین انتخاب و تصمیم، راهنمایی کند.
روشهای مختلفی برای مقابله با نارضایتی شغلی وجود دارد که در مطالب قبلی تا حدودی با آنها آشنا شدیم اما روش مشاوره تخصصی و استفاده از تکنیکهای روانشناسی به عنوان بهترین و کارآمدترین روش برای شناسایی عوامل ایجادکننده و راههای مقابله با نارضایتی شغلی محسوب میشود. یک مشاور یا منتور متخصص با انجام آزمونهای مختلف و برگزاری جلسات مشاوره خصوصی با کلیه شرایط روحی، نیازها و مشکلات ما آشنا میشود و با ارائه راهکارهای علمی و معتبر، بهترین و موثرترین روش را برای بهبود شرایط کاری و کاهش نارضایتی شغلی در اختیار ما قرار میدهد.
یک منتور یا مشاور به شکل پیوسته با ما در ارتباط است و پیشرفتها و تحولات ایجاد شده در وضعیت شغلی ما را به شکل کامل بررسی میکند و با اصلاح فعالیتها و ارائه راهکارهای جدید، میزان رضایت شغلی ما را افزایش میدهد. در واقع یک مشاور شغلی مانند منبع عظیمی از اطلاعات کاربردی و مفید است که وضعیت شغلی ما را ارزیابی میکند و بهترین مسیر شغلی را در اختیار ما قرار میدهد.