مانند اسطوره المپیک «مایکل فلپس»، افراد با استعداد ذاتی اغلب بدون هیچ زحمتی به در حوزه تواناییهای خود به برتری میرسند. اگرچه «مایکل فلپس» ممکن است یک شناگر ذاتی باشد، اما او پیوسته دستاوردهای خارق العادهاش را از کار سخت، نظم و تمرکز به دست آورده است. داستان او این سوال را مطرح میکند که آیا استعداد ذاتی است یا اکتسابی و اینکه میتواند استعداد را پرورش داد؟ در این مقاله از وبسایت «سیناتلنت» در مورد ذاتی یا اکتسابی بودن استعداد صحبت میکنیم.
بحث در مورد ذاتی یا اکتسابی بودن استعداد قدمتی طولانی دارد و موضوعی پیچیده است. ذاتی بودن استعداد به معنای این است که فرد مهارت خاصی را بدون آموزش در خود دارد. اکتسابی بودن یعنی فرد مهارتی را آموزش میبیند. شواهد نشان میدهند هر دو عامل نقش مهمی در تواناییهای فرد دارند. در حالی که برخی از جنبههای استعداد ممکن است ذاتاً از بدو تولد به دلیل استعدادهای ژنتیکی یا استعدادهای ذاتی وجود داشته باشد، رشد و اصلاح این استعدادها اغلب مستلزم پرورش از طریق تمرین، یادگیری و تجربه است.
ممکن است فردی به دلیل عوامل ژنتیکی تمایل ذاتی به موسیقی داشته باشد، اما تسلط او بر یک ساز یا آهنگسازی معمولاً از طریق سالها تمرین و آموزش منظم حاصل میشود. به یک مثال توجه کنید:
«آمادئوس موتزارت را در نظر بگیرید. او آهنگساز بزرگی بود و همه خواهند گفت که چقدر با استعداد بود؛ اما موفقیت او از ساعتها تمرین ناشی میشد. او از قانون 10 هزار ساعت برای تسلط بر موسیقی استفاده کرد. او فقط ادامه داد و هرگز تسلیم نشد!»
مفهوم استعداد خود به تنهایی موضوعی چند وجهی و وابسته به محیط است. عوامل محیطی مانند دسترسی به منابع، فرصتهای یادگیری و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی میتوانند به طور قابل توجهی بر رشد و پرورش استعداد تأثیر بگذارند. در نهایت، در حالی که تواناییهای ذاتی ممکن است پایهای را برای استعداد فراهم کنند، میزان تحقق و به حداکثر رساندن این تواناییها به شدت تحت تاثیر تلاشها، تجربیات و آنچه که فرد از محیط کسب میکند به دست میآید. استفاده از آزمونهای استعدادیابی میتوانند به کشف تواناییهای نهفته فرد کمک کنند.
با سه نکته زیر به شما کمک میکنیم تا استعدادهای درونی را کشف کنید:
درباره دوران کودکی خود فکر کنید! برای کشف توانایی یا استعداد خود به زمانی که کودک بودید سفر کنید. فعالیت مورد علاقه شما چه کاری بود؟ این فعالیتها ممکن است شامل دکتر بازی، فضانوردی، بازی با قطار، هواپیما بازی، آشپزی کردن یا ساختن لگو باشد. علاوه بر این، کارهای دیگر مانند نقاشی، نواختن ساز، رقص، کنجکاوی در مورد پرسیدن سؤالات عمیق، شیفتگی به حیوانات نیز در کودکی نمایان میشوند. امیدواریم نکته را متوجه شده باشید! منظور ما این است که همان فعالیتی که در کودکی دوست داشتید انجام دهید، ممکن است راهی برای کشف استعدادهای نهفته شما باشد.
سپس دوباره از خود بپرسید که موضوعات مورد علاقه شما در مدرسه چه بودند؟ به دوران ابتدایی، راهنمای یا دبیرستان خود فکر کنید. آیا به زبان انگلیسی، ریاضی، جغرافیا، مطالعات اجتماعی، هنر، تاریخ، موسیقی، زبان خارجی یا تربیت بدنی علاقه داشتید؟ ممکن بود نمرات شما در ریاضی بسیار خوب بود، پس مشاغل مهندسی برای شما عالی هستند. شاید شیفته کلاس انشاء بودید، زیرا میتوانستید از کلمات به خوبی استفاده کنید. درحقیقت، استعدادیابی دانش آموزان میتواند راهی برای کشف تواناییهای آن در مدرسه باشد. این موضوع میتواند در هدایت تحصیلی، انتخاب رشته و داشتن شغل مناسب تاثیر شگفتی بر زندگی فرد بگذارد.
سرگرمی مورد علاقه شما چیست؟ در مورد سرگرمیهای مورد علاقه خود فکر کنید که میتواند توانایی ذاتی شما را مشخص کند. سرگرمی شما فعالیتی است که میتوانید بدون زحمت و با ذهنی باز انجام دهید. شما از انجام آن لذت میبرید و اغلب یک فعالیت آرامش بخش است. برای مثال، سرگرمی مورد علاقه شما میتواند تعمیر وسائل برقی باشد. پس بدون شک در این زمینه نیز استعداد دارید. شاید هم سرگرمی مورد علاقه شما تولید پادکست است. پس میتوانید صدای خود را به خوبی پرورش دهید و وارد حوزه خوانندگی شوید. پس مهم است سرگرمیهای مورد علاقه را بشناسید تا استعدادهایتان را کشف کنید.
شناسایی مهمترین مهارتهای اکتسابی که شخص از محیط یاد میگیرد در رشد شخصی و حرفهای افراد تاثیر میگذارد. در ادامه به مهارتهای فردی اکتسابی مهم برای موفقیت تحصیلی و شغلی اشاره میکنیم:
برقراری ارتباط موثر برای موفقیت در هر زمینهای مهم است. این مهم تواناییهای ارتباط کلامی، نوشتاری و غیرکلامی را در بر میگیرد که اغلب شامل گوش دادن فعال، بیان ایدهها و توانایی انتقال پیامها به صورت متقاعدکننده و همدلانه است. مهارتهای ارتباطی در استعدادیابی شغلی اهمیت بالایی دارند.
توانایی تفکر انتقادی شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات، ارزیابی استدلالها و تصمیم گیری منطقی است. متفکران انتقادی میتوانند موقعیتها را به طور عینی ارزیابی کنند، مشکلات را بشناسند و راه حلهای کاربردی را بر اساس شواهد و استدلالهای منطقی پیشنهاد دهند.
مهارتهای حل مسئله شامل شناسایی چالشها، طوفان فکری و اجرای استراتژیهای موثر برای غلبه بر موانع است. افرادی که توانایی حل مسئله قوی دارند، این امکان را خواهند داشت خود را شرایط در حال تغییر سازگار کرده و موقعیتهای پیچیده را حل کنند.
مهارتهای مدیریت زمان برای به حداکثر رساندن بهره وری و دستیابی به اهداف شخصی و سازمانی بسیار مهم است. این موضوع شامل اولویت بندی وظایف، تعیین ضرب الاجلها و حفظ تعادل بین کار و زندگی است. فرد باید مهارت مدیریت زمان را در خود پرورش دهد.
مهارتهای رهبری شامل الهام بخشیدن و تأثیرگذاری بر دیگران برای دستیابی به اهداف مشترک است. این مهارتها به ویژگیهایی مانند قاطعیت، همدلی، توانایی تفویض وظایف، ایجاد انگیزه در کارکنان و تقویت همکاری بین تیمی برای موفقیت سازمان است.
هوش هیجانی شامل خودآگاهی، همدلی و مهارتهای اجتماعی است. افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند احساسات خود را به طور موثر مدیریت کنند، تعاملات اجتماعی را با حساسیت و درایت خود شکل دهند و روابط قوی با دیگران ایجاد کنند.
تاب آوری توانایی عقب نشینی از شکستها و ناملایمات با عزم راسخ و خوش بینی است. افرادی که مهارت تاب آوری دارند با استرس کنار میآیند، از چالشها درس میگیرند و در مواجهه با ناملایمات نگرش مثبت دارند. مشاوره و منتورینگ راهی عالی برای درک مهارتهای اکتسابی است.
نکتهای که به وضوح از تحقیقات به دست آمده این است که استعداد و تمرین بسیار بیشتر از آنچه در ابتدا تصور میشد در هم تنیده شدهاند. متخصصان دریافتهاند که وسعت و عمق تخصص معمولاً از طریق 10 سال تمرین عمدی به دست میآید، جایی که یک فرد با انگیزه دائماً تلاش میکند تا از بازخوردها بیاموزد و در تمرینهای هدفمند ارائه شده توسط یک مربی حامی و آگاه شرکت میکند تا فراتر از محدودیتهای خود پیش برود.
در حالی که تمرین و تلاش بخش بزرگی از داستان موفقیت است، بعید خواهد بود که کل داستان باشد. بالاخره چه چیزی در وهله اول به انگیزه تمرین و تلاش کمک میکند؟ چرا به نظر میرسد برخی افراد مطالب خاصی را سریعتر از دیگران یاد میگیرند؟ چطور میشود که حتی وقتی دو نفر را با یک میزان تمرین میدهیم، باز هم تفاوتهایی در عملکرد آنها وجود دارد؟ در یک مطالعه اخیر، محققان دریافتند که تمرین و تلاش تنها 30 درصد از موفقیت را شامل میشود و 70 درصد بقیه عوامل غیرقابل توضیح هستند!
استعداد به فرد این امکان را میدهد که از مقدار معینی از تمرین و تلاش سود بیشتری از بقیه ببرد؛ اما استعداد چگونه رشد میکند؟ متأسفانه، بسیاری از مردم درک بیش از حد سادهای از استعداد دارند. آنها استعداد را ذاتی میبینند که با توجه به شرایط مناسب آماده ظهور است؛ اما استعداد اینگونه عمل نمیکند. به خوبی شناخته شده است که هیچ یک از استعدادها به طور کامل توسط ژنها تعیین نمیشوند. یکی از مهمترین اکتشافات در سالهای اخیر این است که محیط باعث بیان ژن میشود. هر قدمی که برمیداریم پیکربندی تمام سلولهای بدنمان را تغییر میدهد!
همانطور که «مت ریدلی» نویسنده انگلیسی خاطرنشان میکند: «ژنها مکانیسمهای تجربه هستند.» استعداد از طریق تعامل ژنها و محیط شکل میگیرد. استعداد و تمرین مکمل یکدیگرند، نه در تضاد! یکی از کلیدهای این رمز و راز، تشخیص این نکته است که مزایای ژنتیکی و زیست محیطی در طول سالها چند برابر میشوند. بچهای که از نظر قدی کمی بلندتر از بقیه است برای تیم بسکتبال انتخاب میشود. با گذشت زمان، سطح توانایی بچهای که برای تیم بسکتبال انتخاب شده بود بیشتر میشود.
به عنوان یک قیاس، به ژنها مانند نوازندگان یک ارکستر فکر کنید. باید همگام سازی زیادی وجود داشته باشد تا سمفونی کلی زیبا به نظر برسد. نوازندگان باید نه تنها در بخش ساز خود با یکدیگر هماهنگ باشند، بلکه همه بخشهای مختلف باید با یکدیگر در هماهنگی کامل قرار گیرند. همچنین اگر ارکستر در محیطی کاملاً بیپاسخ بنوازد، به عنوان مثال مخاطبان طرفداران «جاستین بیبر» باشند! نوازندگان از تمرین و نواختن بیشتر دلسرد میشوند؛ بنابراین موفقیت ارکستر به پرورش، پشتیبانی و هماهنگی بخشهای مختلف نیاز دارد تا سمفونی کلی زیبا به نظر برسد.
نگاه دقیقتر به رشد استعدادها به ما امکان میدهد تا همه چیز را در چشم انداز قرار دهیم. در حالی که استعدادهای ذاتی وجود دارند، ما نباید افراد به ظاهر بیاستعداد را نادیده بگیریم. زندگی یک بازی حاصل جمع صفر نیست! فقط به این دلیل که یک نفر زود استعداد خود را نشان میدهد به این معنی نیست که دیگران نمیتوانند سالها بعد به صحنه بیایند. در عوض، ما باید همه را تشویق کنیم تا در هر سنی استعداد خود را کشف کنند. ما باید از این واقعیت آگاه باشیم که وقتی هر کسی با هر سنی، مهارت یا کاری را پیدا کند که به بهترین وجه با استعدادهای شخصی او مطابقت دارد، فرآیند یادگیری میتواند بسیار سریع پیش رود. این موضوع مستلزم ایجاد یک فرآیند توسعه استعدادیابی پویاست.
علم نشان میدهد که همه ما قادر به ارائه عملکرد فوق العاده در برخی از حوزههای تخصص هستیم. نکته کلیدی یافتن شیوه بیانی است که به بهترین وجه اجازه میدهد استعداد خود را نشان دهیم. دانش آموزان، دانشجویان و شاغلین میتوانند استعدادهای خود را کشف کنند و این تواناییها را در محیط پرورش دهند. استعداد ذاتی وجود دارد، اما این مهارتهای اکتسابی است که استعداد را رشد میدهد. برای کسب مشاوره و استفاده از پکیجهای استعدادیابی با متخصصان ما در سیناتلنت تماس بگیرید.
تفاوت بین استعداد ذاتی و مهارتهای اکتسابی چیست؟
استعداد ذاتی به تواناییهای طبیعی اطلاق میشود که افراد بدون تلاش یا آموزش آنها را در خود دارند. در حالی که مهارتهای اکتسابی تواناییهایی هستند که افراد از طریق یادگیری، تمرین و تجربه در طول زمان به دست میآورند.
آیا مهارتهای اکتسابی میتوانند کمبود استعداد ذاتی را جبران کند؟
بله مهارتهای اکتسابی میتوانند کمبود استعداد ذاتی را تا حدودی جبران کند. افراد با عزم راسخ، پشتکار و آموزش مؤثر میتوانند در زمینههایی که ممکن است تواناییهای ذاتی نداشته باشند مهارت کسب کنند.
استعداد ذاتی یا مهارتهای اکتسابی کدام مهمتر است؟
اهمیت استعداد ذاتی در مقابل مهارتهای اکتسابی به زمینه و الزامات خاص یک کار یا حرفه بستگی دارد. در حالی که استعداد ذاتی میتواند پایهای برای موفقیت فراهم کند، مهارتهای اکتسابی اغلب نقش مهمی در تحقق و به حداکثر رساندن پتانسیل فرد دارند. در بسیاری از موارد، ترکیبی از استعدادهای ذاتی و مهارتهای اکتسابی برای دستیابی به موفقیت ایده آل است.